آسیب هایی که از ناحیه شوهر ، نهاد خانواده را تهدید می کنند و چه بسا موجب فروپاشی آن می گردند، عبارت اند از :
۱ . آزار دادن همسر
زن، از محیط گرم خانواده خویش به درون خانه ای پا می نهد که همه چیز آن برای وی، تازه و بدون سابقه است . او از جایی که به طور متعارف، خدمت گیرنده و محبّت بیننده بوده، به سرایی قدم می نهد که خدمت و محبّت در آن، دوسویه است . در این حالت، اگر در قبال محبّت و تلاشی که بروز می دهد ، پاسخ محبّت آمیز نگیرد و حتّی در عوض آن ، آزار ببیند، دیر یا زود، از محبّت دهی ، دست می کشد و کانونی که باید با محبت و مودّت گرم شود ، به سردی می گراید . روشن است که کمتر همسری با این وضعیت ، حاضر به ادامه زندگی است و اگر هم آن را ادامه دهد ، چنین زندگی ای را نمی توان یک زندگی سالم و یک کانون پُر حرارت خوانْد .
گفتنی است آزارهای روانی و جسمی ، هر دو در این میان، یکسان عمل می کنند و شاید آزارهای زبانی و روانی، زیان های بیشتر و ضربه های کاری تری را به پیکر ازدواج وارد کنند . احادیت، افزون بر کتک زدن زن ، تحقیر او و حتّی بغض و دشمنی درونی را هم زمینه فروپاشی تدریجی خانواده ها دانسته اند .(1)
از پیامبر خدا صلی الله علیه و آله روایت شده که می فرماید :
مَن أضَرَّ بِامرَأةٍ حَتّی تَفتَدِی مِنهُ نَفسَها ، لَم یَرضَ اللّهُ تَعالی لَهُ بِعُقوبَةٍ دونَ النّارِ ؛ لِأنَّ اللّهَ تَعالی یَغضَبُ لِلمَرأةِ کَما یَغضَبُ لِلیَتیمِ .(2)
هر کس به زنی آزار برساند تا آن زن [ با بخشیدن مهریه اش ] ، جان خود را از او بخرد ، خدای متعال ، برای آن مرد ، به مجازاتی کمتر از آتش ، رضایت نداده است ؛ چرا که خداوند متعال برای زن ، همان گونه به خشم می آید که به خاطر یتیم به خشم می آید .
در حدیث دیگری آمده است :
أی رَجُلٍ لَطَمَ امرَأتَهُ لَطمَةً ، أمَرَ اللّهُ عز و جل مالِکا خازِنَ النّیرانِ فَیَلطِمُهُ عَلی حُرِّ وَجهِهِ سَبعینَ لَطمَةً فی نارِ جَهَنَّمَ ، وَ أی رَجُلٍ مِنکُم وَضَعَ یَدَهُ عَلی شَعرِ امرَأةٍ مُسلِمَةٍ ، سَمَّرَ کَفَّهُ بِمَسامیرَ مِن نارٍ .(3)
هر مردی که به زنش سیلی بزند ، خداوند عز و جل به مالک ، نگهبان دوزخ ، دستور می دهد که در آتش دوزخ ، هفتاد سیلی بر گونه او بزند ، و هر مردی از شما بر موی زنی مسلمان [ و نامحرم ] دست نهد ، میخ هایی از آتش ، در کف دست او می کوبد .
همچنین از امام علی علیه السلام روایت شده است که می فرماید :
إنَّهُنَّ أمانَةُ اللّهِ عِندَکُم ، فَلا تُضارّوهُنَّ وَ لا تَعضُلوهُنَّ .(4)
آنان، امانت خدا در نزد شما هستند . بنا بر این ، به آنان گزند نرسانید و با ایشان بدرفتاری نکنید .
از پیامبر خدا صلی الله علیه و آله نیز روایت است که فرمود :
إنّی أتَعَجَّبُ مِمَّن یَضرِبُ امرَأتَهُ وَ هُوَ بِالضَّربِ أولی مِنها !(5)
در شگفتم از کسی که زنش را می زند ، در حالی که خود او ، به کتک خوردن ، سزاوارتر است !
۲ . بدخویی
انسان های تندخو ، گاه بدون آن که بخواهند ، به دیگران آزار می رسانند . بسیاری از اینان ، بدذات نیستند و دوست ندارند که دیگران ، بویژه نزدیکان و خویشان و همسران خود را اذیت کنند ؛ امّا حساسیت زیاد ، حرارت و تندی اخلاقی و کم طاقتی ایشان ، موجب می شود که دیگران از آنها دلخور و دلگیر شوند و به صورت باری سنگین و تحمیلی بر دوش دیگران در آیند . این دسته، افزون بر آن که زندگی خود را آشفته می کنند ، عیش دیگران را نیز منغّص می سازند و محیطی عصبی ، حسّاس ، شکننده و گاه در آستانه انفجار به وجود می آورند و خود و خانواده شان را در آن می سوزانند . اگر این وضعیت ادامه یابد و یا تشدید شود ، اطرافیان و بویژه همسر، به مقابله به مثل با همسر و یا گریز از شوهر و حتّی خانه، روی می آورد و اینها از هم پاشیدگی خانواده را در پی دارد .
آمار فعلی دادگاه های خانواده ، بدخویی مرد را از علّت های قابل توجّه متلاشی شدن خانواده بر می شمرند . بر همین اساس، با وجود ترغیب به تزویج جوانان از سوی اسلام ، امام رضا علیه السلام در راه نمایی به حسین بن بشّار که خویشاوند بدخویَش به خواستگاری دخترش آمده است ، می فرماید:
لا تُزَوِّجهُ إن کانَ سَیِّئَ الخُلُقِ .(6)
اگر بدخُلق است، دخترت را به همسری وی در نیاور.
۳ . بُخل
مؤمن، تربیت شده خداوند است و هزینه زندگی خود را با کاهش و افزایش عطای الهی، تنظیم می کند . اگر خدا به او روزی دهد، وی هم به زندگی اش وسعت می دهد و اگر خدا نبخشد ، به کسب حرام و درآمد نامشروع، روی نمی آورد ؛ امّا انسان بخیل، در هر صورت، به کسی چیزی نمی دهد و اموالش را نزد خود نگاه می دارد . چنین شخصی ، همه و حتّی خود را در تنگنا می گذارد و از پرداخت هزینه های اصلی خانواده نیز خودداری می ورزد و بدین سان، فشار سختی را به خانواده وارد می آورد ؛ سختی ای که با توجّه به وضعیت مالی اش ، برای همسر و خانواده ، توجیهی ندارد و تنها علّت آن ، خوی زشت بخل است . در این وضعیت ، کمتر زنی تاب می آورد و در نتیجه ، یا به دزدی پنهان از شوهر ، روی می آورد و یا حدّ اقل در علاقه او به خود، تردید می کند و متقابلاً علاقه اش به همسر کاهش می یابد؛ زیرا خود را از دارایی و مال همسرش، کم ارزش تر می بیند .
از پیامبر خدا صلی الله علیه و آله روایت شده که می فرماید :
أبغَضُ العِبادِ إلَی اللّهِ عز و جل مَن ضَنَّ عَلی عِیالِهِ .(7)
منفورترینِ بندگان ، نزد خداوند عز و جل ، کسی است که به خانواده اش بخل بورزد .
نیز می فرماید :
شَرُّ النّاسِ الضَّیِّقُ عَلی أهلِهِ .(8)
بدترینِ مردم ، کسی است که بر خانواده اش تنگ بگیرد .
۴ . بی تدبیری
خانواده در بدو تأسیس، با جادّه ای ناهموار و گردنه هایی سخت ، رو به روست . دو جوانی که هنوز جایگاه شغلی ثابتی برای خود نیافته اند، با بدهی های مربوط به تعهّدات مالی تحصیل و تهیّه مسکن و یا هزینه های تولّد و نگهداری فرزند نیز رو به رو می شوند . از سوی دیگر، به دلیل جوانی ، زن، خواهان مصاحبت بیشتر شوهر با اوست و توقّع دارد که شوهر، وقت بیشتری را برای با هم بودن بگذارد. خواسته ها و انتظارات پیشین خویشان ، دوستان ، همسایگان و همکاران را نیز باید افزود. از طرفی، مسئولیت های دینی و اجتماعی هر دو سوی ازدواج نیز وجود دارد . در چنین فضایی، تنها مدیریت عاقلانه و ماهرانه ، می تواند خانواده را از این کشاکش سنگین برهاند و با توجّه به این که مدیریت خانواده در اسلام به مرد سپرده شده ،(9)این موضوع، اهمّیت ویژه ای پیدا می کند .
اگر مرد ، فاقد مدیریت لازم باشد ، خانواده، در گردابی از مشکلات حل نشدنی و گره های کور، فرو می رود و در این میان، رضایت و ارضای همسر فدا می شود و کانون خانواده ، جایی برای شکایت ها و سرریز مشکلات حل ناشده می گردد .(10)امام علی علیه السلام در باره این آفت خطرناک خانواده می فرماید :
آفَةُ المَعاشِ سوءُ التَّدبیرِ .(11)
آفت زندگی ، بی تدبیری (سوء مدیریّت) است .
و در حدیث دیگری از ایشان ـ که به فراتر از خانواده اشاره دارد ـ آمده است :
سَبَبُ التَّدمیر سوءُ التَّدبیرِ .(12)
علّت ویرانی ، بی تدبیری (سوء مدیریّت) است .
۵ . تنوّع طلبی
اسلام با توجّه به واقعیتِ فزونی تعداد زنان آماده ازدواج بر مردان ، چندهمسری را با رعایت شروطی سخت (مانند: عدالت) تجویز کرده است؛ امّا این به معنای جواز تنوّع طلبی و رفتار خودخواهانه با زن نیست . هر گاه مرد بخواهد از این جواز شرعی و واقعیت اجتماعی، سوء استفاده کند و بی هیچ دلیلی، همسرش را طلاق دهد، این کار ، نزد خداوند متعال ، منفور است. از امام باقر علیه السلام روایت شده که می فرماید :
إنَّ اللّهَ عز و جل یُبغِضُ کُلَّ مِطلاقٍ ذَوّاقٍ .(13)
خداوند عز و جل از مردان پُر طلاق و تنوّع طلب در ازدواج ، نفرت دارد .
بدین سان، تنوّع طلبی یکی از آسیب های خطرناکی است که نهاد خانواده را تهدید می کند و مانع تحکیم این نهاد مقدّس می گردد .
۶ . غیرت ورزی نابجا
زندگی مشترک ، محدود کننده روابط جنسی است . در هر اجتماع و دینی ، ازدواج، مرزهایی را برای روابط جنسی به وجود می آورد . در دین اسلام، این روابط، منحصر به خانواده می شود و از این رو، خیانت هر یک از دو سوی ازدواج ، به معنای پیمان شکنی است . این نکته، مورد قبول همگان است ؛ امّا هر گاه حساسیت به این مسئله ، از حدّ طبیعی خود بیرون رود و به صورت شک هایی بی جا و غیرت ورزی بدون دلیل در آید ، زندگی را تلخ می کند و خانه را به صورت بازداشتگاهی در می آورد که بازجوی آن، شریک زندگی است ؛ زیرا کسی که باید بیشترین اعتماد را داشته باشد، بیشترین تردید را دارد . جالب توجّه، آن که ابراز تردیدها و پرس و جوهای بی دلیل ، همسر امین را نیز به سوی خیانت، سوق می دهد و او را در معرض خیانت به شوهر قرار می دهد. روایت تکان دهنده نهج البلاغه در این باره، بسیار صریح است . امام علی علیه السلام می فرماید :
إیّاکَ وَ التَّغایُرَ فی غَیرِ مَوضِعِ غَیرَةٍ ؛ فَإِنَّ ذلِکَ یَدعُو الصَّحیحَةَ إلَی السُّقمِ ، وَ البَریئَةَ إلَی الرَّیبِ .(14)
از غیرت ورزیدن بی جا [ نسبت به زنان ] بپرهیز که زن سالم را به بیماری [ و نادرستی ] می کشانَد و پاک دامن را به گناه .
اگر هم چنین نکند ، زن را به نقطه ای می رسانَد که در دوستی ها و اظهار محبّت های همسرش ، تردید جدّی می نماید و از محبّت خود نیز دریغ می کند و بدین سان، اصلی ترین رشته پیوند خانواده، سست می شود .
در پایان می افزاییم که هر گاه بدبینی شوهر به جایی برسد که به همسر خود ، تهمت بزند و او را متّهم به روابط جنسی خارج از ازدواج کند ، در حالی که چنین نباشد ، به لعنت الهی دچار می شود. با توجّه به فرآیند «لِعان»(15)در فقه اسلامی ، چنین مردی، زندگی خود را در معرض تباهی قرار داده است و این زمینه را برای همسر خود به وجود می آورد تا با انجام دادن تشریفات قانونی ، از او جدا شود .
1-ر . ک : ص ۱۲۳ (خانواده / فصل سوم / تحقیر کردن) و (نفرت) .
2-ر . ک : ص ۱۱۶ ح ۶۱۷ .
3-ر . ک : ص ۱۱۸ ح ۶۲۳ .
4-ر . ک : ص ۱۱۶ ح ۶۲۲ .
5-ر . ک : ص ۱۱۸ ح ۶۲۵ .
6-ر . ک : ص ۱۲۰ ح ۶۳۲ .
7-ر . ک : ص ۱۲۲ ح ۶۳۵ .
8-ر . ک : ص ۱۲۲ ح ۶۳۶ .
9-ر . ک : ص ۱۰۱ (خانواده / فصل دوم / تحلیلى در باره عوامل تحکیم خانواده / پذیرفتن مدیریت شوهر بر خانواده) .
10-ر . ک : همین دانش نامه : ج ۳ ص ۵۲۵ (خانواده / فصل دوم / تلاش براى تأمین نیازهاى اقتصادىِ خانواده) .
11-ر . ک : ص ۱۲۴ ح ۶۴۲ .
12-ر . ک : ص ۱۲۴ ح ۶۴۰ .
13-ر . ک : ص ۱۲۶ ح ۶۴۷ .
14-ر . ک : ص ۱۲۸ ح ۶۵۰ .
15-قاعده فقهى «لِعان»، براى اثبات ادّعاى مرد در باره روابط نامشروع زن و نفى فرزندى است که از او متولّد شده است و کیفیت آن در آیات ۶ و ۷ از سوره نور آمده است . بر اساس این قاعده ، اگر زن، ادّعاى مرد را انکار کند و هر دو، سوگندهاى چهارگانه را یاد کنند، براى همیشه از هم جدا مى شوند.
منبع:دانشنامه قرآن و حدیث