استقبال از شعر معروف '‌ما بر این در نه پی حشمت و جاه آمده ایم'


بر در دوست به امید پناه آمده ایم
همره خیل غم و حسرت و آه آمده ایم
چون ندیدیم پناهى به همه مُلک جهان
لاجرم سوى رضا بهر پناه آمده ایم
از بیابان خطرخیز دیار ظلمات
تا به سرچشمه نور این همه راه آمده ایم
بهر دیدار چو بودیم تهى از حسنات
بر درش توبه کنان غرق گناه آمده ایم
چون نبودیم در این لشکر زوّار «امیر»
لاجرم جزء سیاهىّ سپاه آمده ایم
ما نداریم به جز «کوى رضا» بارگهى
به سر کوى تو با عشق و رضا آمده ایم
دست ما گیر و به مقصد برسان اى مولا!
لنگ لنگان به تعب نیمه راه آمده ایم!
تو در این مصر عزیزى و گدایانى چند
به تمنا به در خانه شاه آمده ایم
هر طرف کوس «فنا» مى زند آهنگ رحیل
ما به درگاه رضا بهر «بقا» آمده ایم
«ناصرم» خادم درگاه توأم اى محبوب
بینوائیم پى برگ و نوا آمده ایم