فواید توبه و دعا برای تعجیل درفرج

اگر همه بندگان خدا اهل توبه نباشند؛ ولیکن بعضى از مؤمنین به تنهایى ــ که از اهل اخلاص و مودّت حقیقی مى‌باشند ــ علاوه بر دعا و توبه براى خود؛ برای دیگران نیز توبه انجام دهد، و دعا و طلب مغفرت از براى همه مؤمنین نماید، چنین دعا و توبه‌اى چند فایده دارد:

1- اگر چنین دعا و توبه‌اى موجب تعجیل در زمان فرج نشود که یک مرتبه وقت آن سر آمده و فرج واقع شود، در این صورت امید است که این نوع دعا و توبه وسیله تخفیف در طول زمان تأخیر شود، که اگر مثلا دوران آن صد سال بود؛ چند سالش کم شود.

2- هرگاه بعضى از دوستان از براى همه برادران دینى ــ از احیاء و اموات آنها ــ از گناهى که سبب تأخیر فرج شده است، توبه و طلب مغفرت نمودند، و با این حال دعا کردند، به مقتضاى آنچه خداوند وعده اجابت دعا به هر یک از بندگان ــ خصوصاً دعاى در حقّ غیر ــ فرموده، پس امید است که در اثر استجابت این دعا همه مؤمنین از براى توبه و دعا در امر فرج توفیق یابند، خصوصاً اگر در دعایش بر این وجه قید نماید که از خداوند طلب کند: آنچه وسیله تعجیل در فرج است میسّر و فراهم نماید .

پس توبه و دعای عموم مؤمنین یک وسیله فرج است، که این وسیله به مستجاب شدن دعاهاى او فراهم خواهد شد، و آنها هم موفّق به این دعا و توبه خواهند گردید.

3- فرد بواسطه این توبه و دعا چه از جانب خودش و چه از جانب برادران ایمانى خودش از جمله انصار و یاران آن حضرت(علیه‌السلام) محسوب مى‌شود، ولو بر فرض آن که تأثیرى در تعجیل فرج ــ از عدم جهت اقدام دیگران ــ ننماید.

امام حسن عسکرى(علیه‌السلام) در این مورد فرمود:

هیچ کس از فتنه‌ها و فسادها و سختى‌ها و امتحانات در زمان غیبت آن حضرت(علیه‌السلام) نجات نمى‌یابد، مگر کسی که خداوند او را در اعتقاد به امامت ایشان ثابت قدم فرموده باشد، و او را در دعا براى تعجیل فرج موفق فرموده باشد.

و این مانند آن است که براى نصرت و یارى امام عده‌اى به مجادله و جنگ با دشمنان مى‌روند و مغلوب مى‌شوند، در این صورت آنها حتماً از مجاهدین مى‌باشند و از انصار و یاران محسوبند، بلکه در این حالت مغلوبیّت از اجر و پاداش بزرگترى برخوردارند، خصوصاً در صورتى که عدد مجاهدین کمتر باشد، پس اجر و پاداش آنها به چندین برابر بیشتر و برتر از کسانی که از جهاد تخلف کرده‌اند؛ خواهد بود .

چون بر اساس آیات و روایات نصرت و یارى هر مظلومى خصوصاً وجود مبارک امام(علیه‌السلام)؛ بر همه اهل ایمان و بر فرد فرد آنها واجب است که: به هر وسیله‌اى که با آن یارى ممکن است؛ یارى کنند، و این وجوب با این کیفیت مانند وجوب نمازهاى روزانه؛ یقینى و قطعى است و بر فرد فرد از بندگان واجب است و به ترک بعضى، از بعض دیگر ــ در صورت قدرت ــ ساقط نمى‌شود، و ترک نمودن بعضى هم موجب ناقص و ضایع بودن فعل بعضى دیگر که بجا بیاورند؛ نمى‌شود .

و در چنین زمانى که فعلا مولا و امام ما مظلوم واقع شده‌اند، بواسطه آن که حقّ الهى ایشان، از جهت طغیان ظالمین و اشرار و قلّت اعوان و انصار مغضوب گردید، و از این جهت غائب شده‌اند، و معلوم شد که توبه و دعاهاى مؤمنین تأثیر در تعجیل در امر فرج ایشان دارد که یا یک مرتبه دوران غیبت سر آید یا تخفیف در آن حاصل شود، پس این یک نوع نصرتى است که مقدور همه بندگان هست، و اگر همگى این نوع نصرت و یارى را انجام مى‌دادند، رفع مظلومیّت از آن حضرت(علیه‌السلام) مى‌شد.

چنانچه اگر همه بندگان مؤمن اتفاق در نصرت و یارى حضرت سیدالشهدا(علیه‌السلام) مى‌کردند، ایشان مظلوم و مغلوب نمى‌شدند .

ولکن مادامى که این اتّفاق در توبه و دعا از همه بندگان واقع نشود، پس هر گاه عدّه اى از بندگان به این نوع توبه و دعا عمل نمایند، در واقع عمل به تکلیف واجب خود نموده، و در زمره انصار واقعى آن حضرت محسوب خواهند گردید، و هم از عقوبت ترک یارى مظلوم سالم خواهند ماند، که اگر خداوند در دنیا یا در آخرت کسانی که ترک یارى مظلوم و یارى امام(علیه‌السلام) را کرده‌اند عذاب و عقوبت کند؛ بر حسب تمکّن حالشان، پس آنها از شرّ آن عذاب و عقوبت الهى در عافیت خواهند بود .

هر مؤمن که به دعا و طلب فرج نمودن از براى وجود مبارک آن حضرت(علیه‌السلام) احسان نماید البته کمال امید است که به جزاء این احسان؛ مورد احسان ایشان واقع، و مثل همین احسان آن حضرت هم طلب فرج و خیر و رحمت براى او فرمایند، یا به نحو دیگر از افاضات دنیوى و اُخروى، که آشکارا و پنهان از طرف امام(علیه‌السلام) به دیگران مى‌رسد؛ شامل او نیز شود .

4- فرج و ظهور امام زمان(علیه‌السلام) بر دو قسم است:

قسم اوّل: فرج و ظهور کلّى است، و آن فرج و ظهور موعود ایشان است بر وجهى که رفع شرّ جمیع اعداء از جمیع عالم مى فرمایند .

قسم دوّم: فرج‌هایى که نسبت به قسم اوّل جزئى هستند، و آن برطرف شدن بعضى از هموم و غموم از قلب امام است که این همّ و غم بواسطه غلبه دشمنان و شدت ظلم نسبت به بعضى از شیعیان است.

پس ممکن است که با دعاى جمعى از شیعیان و دوستان مخلص، خداوند این نوع هموم را، با هلاکت گروهى از دشمنان از قلب مبارکشان رفع بفرماید.

چنانچه در زمان حضرت رسول و حضرت امیرالمؤمنین(علیهماالسلام) خداوند به دست گروهى از مؤمنین که به جهاد مى‌رفتند؛ ظالمین و کفار را هلاک مى‌کرد .

5- این دعا از فرد فرد شیعیان و دوستان به عنوان موالات و مودّت نسبت به آن حضرت(علیه‌السلام) خواهد بود، و بدین وسیله؛ دعا کننده یک درجه از حقّ مودّت ایشان را ــ که اداء آن بر بنابر آیه مبارکه «قُلْ لا اَسْئَلُکُمْ اَجْراً الاَّ الْمَوَدَّةَ فِى الْقُربى»(1) واجب و لازم است ــ اداء نموده است .

و به این وسیله؛ مورد رحمت‌هاى مخصوص ایشان مانند، شفاعت و دعا و غیر آنها واقع خواهد شد، خصوصاً بر حسب مضمون آیه کریمه: «هَلْ جَزاءُ الاِْحْسانْ إلاّ الاِْحْسان»(2)، که به مقتضاى آن پاداش نمودن به هر احسان کننده، محبوب و مستحب و نیز مهم است، و امام(علیه‌السلام) هم البته در عمل به کتاب الله و به مکارم اخلاق و همچنین در دعا نمودن در حقّ کسى از دیگران؛ اولى است و احسان ایشان نسبت به آن شخص درست است .

پس هر مؤمن که به دعا و طلب فرج نمودن از براى وجود مبارک آن حضرت(علیه‌السلام) احسان نماید البته کمال امید است که به جزاء این احسان؛ مورد احسان ایشان واقع، و مثل همین احسان آن حضرت هم طلب فرج و خیر و رحمت براى او فرمایند، یا به نحو دیگر از افاضات دنیوى و اُخروى، که آشکارا و پنهان از طرف امام(علیه‌السلام) به دیگران مى‌رسد؛ شامل او نیز شود .

6- چون وجود مبارک امام(علیه‌السلام) نعمت عظماى الهى بر بندگان است، بواسطه آن که همه فیوضات دنیوى و اُخروى، ظاهرى و باطنى؛ به یمن وجود مبارک او و بوسیله محبّت و معرفت ایشان عطا مى‌شود، چنانچه در این آیه مبارکه: «ثمّ لَتُسْئَلُنّ یَومَئِذ عَنِ النَّعیمِ»،(3) «نعیم» به آن حضرت(علیه‌السلام) و به ولایت ایشان تفسیر شده است.(4)

وجود مبارک امام(علیه‌السلام) نعمت عظماى الهى بر بندگان است، بواسطه آن که همه فیوضات دنیوى و اُخروى، ظاهرى و باطنى؛ به یمن وجود مبارک او و بوسیله محبّت و معرفت ایشان عطا مى‌شود، چنانچه در این آیه مبارکه: «ثمّ لَتُسْئَلُنّ یَومَئِذ عَنِ النَّعیمِ»، «نعیم» به آن حضرت(علیه‌السلام) و به ولایت ایشان تفسیر شده است.

و همچنین در بعضى دیگر از آیات و روایت نیز «نعمت» به وجود مبارک امام(علیه‌السلام) تفسیر شده، و شکر هر نعمتى علاوه بر آن که واجب است وسیله بقاء و دوام نعمت و نیز وسیله انتفاع از آثار و منافع آن، و وسیله تکمیل آثار نعمت مى‌باشد، چنانچه به این مطلب در این آیه شریفه «وَ لَئِنْ شَکَرْتُمْ لاََزیدَنَّکُمْ»،(5) و نیز در روایات بسیارى تصریح شده است.

پس با دعاى در فرج حضرت صاحب الأمر(صلوات الله علیه) هم یک درجه از شکرگزارى نعمت وجود مبارکشان حاصل مى‌شود، و بنده به هر اندازه در آن سعى کند آثار و فیوضات وجود اقدسشان در حقّ دعا کننده بیشتر و تمامتر و کاملتر خواهد شد .

7- بر حسب آنچه از بعضى روایات ظاهر مى‌شود، از جمله روایتى است که حضرت صادق(علیه‌السلام) فرمود: اگر شماها مانند بنى اسرائیل بر دعا و توبه براى فرج ما اجتماع نکنید، غیبت به طول خواهد انجامید.

و همچنین در توقیع مبارک بیان کردیم که حضرت فرمود:

اگر شیعیان هم عهد شوند و به آن عهدى که بر ذمّه آنها ثابت شده است ــ یعنى یارى و موالات ما اهل بیت ــ وفا کنند، به زودى سعادت ملاقات ما روزى آنها خواهد شد، و ما را از آنها مستور و پنهان نداشته؛ جز اعمال آنها که نزد ما مکروه است، و راضى به آن نیستیم.

هر گاه هر یک از مؤمنین در توبه و دعاى در فرج آن حضرت(علیه‌السلام) سعى و اهتمام نماید ــ چون به وظیفه تکلیف خود در مقام نصرت و یارى و موالات با ایشان و اداء حقّ آن عالى شأن عمل نموده است ــ مورد الطاف خاص حضرت احدیّت و آن حضرت خواهد شد، و بدین وسیله از شرّ آن فتنه‌ها و بلاها سالم خواهد ماند .

یعنى آنچه از بلاهاى دنیوى؛ غیر حتمى است از او دفع خواهد شد، بلکه در معرض آن هم واقع نخواهد شد، و آنچه حتمى است در آنها پس از اهل رضا و تسلیم خواهد شد، و به سبب آنها در فتنه‌ها واقع نخواهد شد، و آنچه هم از فتنه‌هاى اُخروى است، در هیچ حالى مبتلا نخواهد شد، پس با شدّت تاریکى راه هدایت براى اهل دنیا؛ براى او از خورشید هم روشن‌تر خواهد شد.

هر گاه هر یک از مؤمنین در توبه و دعاى در فرج آن حضرت(علیه‌السلام) سعى و اهتمام نماید ــ چون به وظیفه تکلیف خود در مقام نصرت و یارى و موالات با ایشان و اداء حقّ آن عالى شأن عمل نموده است ــ مورد الطاف خاص حضرت احدیّت و آن حضرت خواهد شد، و بدین وسیله از شرّ آن فتنه‌ها و بلاها سالم خواهد ماند .

امام حسن عسکرى(علیه‌السلام) در این مورد فرمود:

هیچ کس از فتنه‌ها و فسادها و سختى‌ها و امتحانات در زمان غیبت آن حضرت(علیه‌السلام) نجات نمى‌یابد، مگر کسی که خداوند او را در اعتقاد به امامت ایشان ثابت قدم فرموده باشد، و او را در دعا براى تعجیل فرج موفق فرموده باشد.

8- از حدیث على بن مهزیار و نیز از توقیع مبارک استفاده مى‌شود که: هر گاه هر کدام از مؤمنین در امر توبه و دعاى در فرج آن حضرت(علیه‌السلام) در حالتى که به وظایف و آداب آن عمل نمایند سعى و اهتمام نمایند، پس اگر ظاهراً آن فرج کلّى واقع نشود و لقاء منیرشان براى همه بندگان ظاهر نگردد، پس امید زیادى هست که بوسیله این توبه و دعا اگر مانعى در او هست رفع بشود، و براى خصوص این دعا کننده در خواب یا بیدارى زیارت جمال آن حضرت(علیه‌السلام) میسّر شود، و به بعضى از الطاف خاصّه آن حضرت مقرون، و به بعضی فیوضات مخصوص ظاهرى و معنوى از معارف و حِکَم الهى از آن حضرت(علیه‌السلام) بوسیله مکالمه با ایشان یا به نحو دیگر از افعال و احوالشان مستفیض شود، و براى بعضى از علماء ابرار یا صلحاء چنین حالاتى اتفاق افتاد، چنانچه شرح وقایع و حکایات آنها در بعضى از کتب بیان شده است.(6)

9- بنده مؤمن هرگاه فرج و ظهور امر آن حضرت(علیه‌السلام) را از خداوند متعال طلب نماید، این دعا وسیله‌اى براى تکمیل نور معرفت قلب او نسبت به آن حضرت(علیه‌السلام)، و نیز به کمالات ایشان به اعلى مرتبه‌اى که از براى مؤمن معرفت داشتن به ایشان شایسته است؛ خواهد شد، و این معرفت و شناخت به آن کیفیّتى است که در حال ظهور ایشان به وجه کامل یا به کمتر از آن حاصل مى‌شود.

و نیز این دعا وسیله‌اى از براى افتتاح ابواب اسرار و حقائق توحید و سایر معارف و حکمت‌ها به سوى قلب او بر آن وجهى که در حال ظهور آن حضرت(علیه‌السلام) به یمن وجود اقدسشان حاصل مى‌شود؛ و خواهد شد، و هم وسیله‌اى براى مرتبه‌اى از اطمینان قلب و رفع خوف از دشمنان و از هر صاحب شرّى، و نیز فراغت حال از براى عبادت و بعضى از کیفیّات آسایش و سلامتى و راحتى جسمى و قلبى خواهد شد.

البتّه فوائد کلى و مهمى غیر از این فوائد نه‌گانه که ذکر شد؛ بر حسب آنچه از آیات و روایات استفاده مى‌شود خیلى زیاد است، و چه بسا شمار آن فواید و فضایل متجاوز از صد فائده و فضیلت مى‌شود؛ که در کتب به صورت مبسوط و مشروح بیان شده است .

بعد از شناخت این فواید مهم، سزاوار نیست که بنده مؤمن از آن غفلت کرده و مسامحه نماید، و از فیوضات کامل آن محروم بماند، بلکه در مضمون بعضى از ادعیه‌ای که از آن حضرت(علیه‌السلام) است آمده: از خداوند متعال چنین مسئلت نمائید که:

الهى! ما را یارى فرما که ذکر و یاد ایشان و صلوات بر ایشان و دعا در حقّ ایشان را فراموش نکنیم.

________________________________________

پی‌نوشت‌ها:

1- سوره شورى، 23 .

2- سوره الرحمن، 60.

3- ترجمه: سپس در آن روز از نعمت‌ها مى‌پرسند. (سوره تکاثر، آیه 8) .

4- تفسیر نورالثقلین، ج5، ص662 .

5- ترجمه: اگر شکر نعمت بجاى آورید، هر آینه بر نعمت مى‌افزاییم.(سوره ابراهیم، 8)

6- براى اطلاع بیشتر در این زمینه به کتاب «نجم الثاقب» و «عبقرى الحسان» مراجعه شود .

برگرفته از شیوه‌هاى یارى قائم آل محمد(علیهم‌السلام)، مرحوم آیت الله میرزا محمدباقر فقیه ایمانى.